من از آن روز که در بند تو ام آزادم. . .

من از آن روز که در بند تو ام آزادم. . .

آزادترین فردی وقتی که نگی "ای کاش..."
من از آن روز که در بند تو ام آزادم. . .

من از آن روز که در بند تو ام آزادم. . .

آزادترین فردی وقتی که نگی "ای کاش..."


زندگی یک بازی درد آور است . زندگی یک اول بی آخر است
 زندگی کردیم اما باختیم . کاخ خود را روی دریا ساختیم
لمس باید کرد این اندوه را . بر کمر باید کشید این کوه را
زندگی را باهمین غمها خوش است . باهمین بیش و همین کمها خوش است
زندگی را خوب باید ازمود . اهل صبرو غصه و اندوه بود

مرد مسن وپسرش. . .

مرد مسنی به همراه پسر ٢۵ ساله‌اش در قطار نشسته بود. در حالی که

 مسافران در صندلی‌های خود نشسته بودند، قطار شروع به حرکت کرد.

به محض شروع حرکت قطار پسر ٢۵ ساله که کنار پنجره نشسته بود پر از شور و

هیجان شد. دستش را از پنجره بیرون برد و در حالی که هوای در حال حرکت را با

لذت لمس می‌کرد فریاد زد: پدر نگاه کن درخت‌ها حرکت می‌کنن. مرد مسن با

لبخندی هیجان پسرش را تحسین کرد.

کنار مرد جوان، زوج جوانی نشسته بودند که حرف‌های پدر و پسر را می‌شنیدند

و از پسر جوان که مانند یک کودک ۵ ساله رفتار می‌کرد، متعجب شده بودند.

ناگهان جوان دوباره با هیجان فریاد زد: پدر نگاه کن دریاچه، حیوانات و ابرها با قطار
حرکت می‌کنند.

زوج جوان پسر را با دلسوزی نگاه می‌کردند.

باران شروع شد چند قطره روی دست مرد جوان چکید.

او با لذت آن را لمس کرد و چشم‌هایش را بست و دوباره فریاد زد: پدر نگاه کن

باران می‌بارد،‌ آب روی من چکید.

زوج جوان دیگر طاقت نیاورند و از مرد مسن پرسیدند: ‌چرا شما برای مداوای

پسرتان پزشک مراجعه نمی‌کنید؟

مرد مسن گفت: ما همین الان از بیمارستان بر می‌گردیم.

امروز پسر من برای اولین بار در زندگی میتواند ببیند !!!

دمپایی های امام....



 برای مشاهده اندازه واقعی دمپایی های امام .... کلیک کنید

آن چیزی که در عکس فوق بیشتر از هر چیزی نظرم را به خودش معطوف کرد، خوی علوی امام امت است. رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(رحمه الله علیه) در برابر سیل عظیم مردم و مسلما رسانه های دنیا، با دمپایی پلاستیکی حاضر می شود، تا به دنیا بفهماند روح الله فرزند علی، زنده هست و حاضر نشد یک موی کوخ نشینان را با هزاران کاخ نشین معاوضه کند. و هیچگاه به فکر پرستیژ و کاریزمای رهبری نیست. هیچگاه از خاطرم نمی رود، امسال که توفیق نصیبم شد دوباره در اردیبهشت با مردم استان فارس به دیدار امام خود بروم؛ وقتی وارد بیت رهبری و بطور خاص حسینیه امام خمینی(ره) شدیم، مانند آدم های ندید پدید مدام سر می چرخاندیم به چپ و راست، بالا و پایین. گویی سادگی بیت امام دل ها و عقل هایمان را ربوده بود، که اینچنین مست زُل زده بودیم به دَر دیوار بیت. اما نکته ای که موجب خنده شاید هم گریه ما شد، این بود که وقتی به سقف های بیت امام خامنه ای روحی له الفداه نگاه می کردی، می دیدی که در اثر باران حداقل در سه نقطه نم داده بود. و اصلا خبری از کاخ های مرسوم رهبران جهان نیست، و حتی شاید هم سقف بیت امام سید علی روحی له الفداه ایزوگام نبوده که اینچنین نم پس داده است. عجیب نیست چرا که امام خامنه ای نیز فرزند صالحی از تبار علی است. امام ثابت کرده است که در دنیای مدرنیته و قرن 21هم می توان بر روی موکت های ساده حسینیه نشست و ابهت پوشالی استکبار جهانی را به سُخره گرفت. ای کاش مسئولین مملکت کمی یادبگیرند و به خود بیایند!