من از آن روز که در بند تو ام آزادم. . .

من از آن روز که در بند تو ام آزادم. . .

آزادترین فردی وقتی که نگی "ای کاش..."
من از آن روز که در بند تو ام آزادم. . .

من از آن روز که در بند تو ام آزادم. . .

آزادترین فردی وقتی که نگی "ای کاش..."

اینجا بهشت روی زمین فرشته‌هاست...

کسی قدم به حرم، بی مدد نخواهد زد 
بدون واسطه، دم از احد نخواهد زد
گدای کوی رضا شو که این امام رئوف 
به سینه‏ ی احدی، دست رد نخواهد زد


میلاد امام رضا علیه السلام مبارک.انشالله قسمت همه مون بشه زیارت حضرتش.

دلم برای تو پر می کشد امام غریب...

کاش میشد آدمی

حرم اش را

با خود ببَرد

 هر کجا که دلش خواست...


عکس را در پاییز92گرفتم...

عنوان ازمحمود ژولیده:دلم برای تو پر می کشد امام غریب/غمت ز سینه شرر می کشد امام غریب/زیارت تو که فوق همه زیارت هاست/دل مرا به سفر می کشد امام غریب

که سلطانی عالم را طفیل عشق می‌بینم...

جهان فانی و باقی فدای شاهد و ساقی
که سلطانی عالم را طفیل عشق می‌بینم
شب رحلت هم از بستر روم در قصر حورالعین
اگر در وقت جان دادن تو باشی شمع بالینم
 


سلام به همه دوستان عزیز

جای شما خالی قسمت شد و دوباره امام رئوف مارا طلبید..." ...".وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ...""و از جایی که گمانش را ندارد روزی اش می دهد"

البته من مصداق اول این آیه نیسم که نیاوردم.

خلاصه جای شما همگی سبز. به یاد همتون بودم.تک تکتون.و اگه قبول باشه نماز زیارت و دعاهم براتون خوندم.

یه عالمه هم خاطره دارم که شنیدنیه هه.ولی روز آخریه مشهد خیلی سرد بود سرماخوردم بشدت.که 5شنبه تالا که اومدیم نرفتم بیرون هنوز!

میام و به همتون سرمیزنم.ممنون از لطف همتون.نظراتتونم جواب خواهم داد.

مخلصیم

التماس دعا

دارم به سوی پنجره فولاد می روم....

دارد زیارت تو ثواب هزار حج

"جانم فدای نام تو یا ثامن الحجج"

آقا قرار شاه و گدا یادتان  که هست؟!

مشهد،حرم،ورودیِ باب الجوادتان


پ.ن:سلام به همه ی دوستان گلم

عیدتون مبارک باشه.

فرصت نشد نظراتتون را جواب بدم و بیام وبتون.شرمنده.آخه یهو شد.پنجشنبه صبح قرارشد که جمعه ظهر راهی مشهد بشیم.حالا برگردم تعریف میکنم.دسترسیی به نت هم نداشتم تاالان.البته باورکنید اومدم وب همه اونایی که نظر  گذاشته بودن ولی بلاگفا مشکل داشت و این  پیغام رو میداد  که عکسشو گذاشتم  (آدرس بالاروهم تارکردم نگین وب من نیومدی هه)

به هرحال.

حتما به یادتون خواهم بود.

ملتمس دعای خیرتون هسیم.

این عکس هم از سفرمشهد تابستون هست.

دلم برای تو پر می کشد امام غریب
غمت ز سینه شرر می کشد امام غریب

زیارت تو که فوق همه زیارت هاست
دل مرا به سفر می کشد امام غریب


داشتم عکسهای مشهد را مرور میکردم برای خودم چشم ب این عکس افتادو این شعر که زمزمه ام بود مدام :

باب الجواد راه ورود به قلب توست حاجت رواست هرکه از این راه می رود....یادش بخیر.انشالله قسمت شود.

گفتم منم چون غباری تسلیتی عرض کنم خدمت آقایمان امام رئوف امام رضا ع،شهادت گلش جوادالائمه را. چرا که:نشسته‌ام چو غباری، به شوق اذن دخول   بیا بگو نتکانند پادری‌ها را...

* عنوان از سیدمحمد جواد شرافت: پر میزند دلم به هوای زیارتش ... هر روز خسته حال ترم، خسته حال تر...‏

زائر امام رئوف یا خواهرشان یا ائمه دیگر اگر شدید این روزا.... دعایتان برسد انشاءالله...‏

اگر دلتان پرکشید برای دل ماهم دعا کنید:(

راسی حالمان کمی خوش نیس.بعد به همه سر میزنیم با پوزش

چون که از باب جواد تو کسی داخل شد خنده دار است که دیگر به قسم فکر کند

تو کیستی؟ شریک غم اهل عالمی

درخا کِ تو س کعبه ی اولاد آدمی

آن رازها که از هـمه پوشـیده داشتم

تنهـادراین حـرم به تو گفتم، تومحـرمی

سلاااااااااااااام به همه ذوستان گل

ما اومدیم از بهشت هشتم......

خلاصه خیلی خیلی جاتون خالی بود ولی یادتون بودم.....

خیلی خاطره دارم مث خاطرات ناصرخسرو سفرنامه میتونم بنویسم.خخخ

چند قسمت خاطره دارم میگم براتون

اول از قطار بگم.رفتیم سوارفطار بشیم توی کوپه مون نشسیم قطار4تخته ها بود.درجه 1 خخخ. خدایی بد نبود.

خلاصه نشسیم.بادوستم سعید آقای گل.گفتیم خوبه این کوپه کس دیگه نیاد.راحت باشیم.خخخ.خلاصه یه پیرمردی بود دنبال کوپه ش میگشت...به دوستم گفتم کاش این نباشه تو کوپمون خخخ.وشکرخدا اومد توی کوپمون خدایی آدم خوبی بود.

یه پسردیگه ای هم اومد ک اونم نیشابوری بود.اونم پسرخوبی بود.خلاصه هم قطارهای خوبی داشتبم.

توی قم برای نماز مغرب توقف کردیم.پیرمرد گفت من میترسم گم بشم جا بمونم ازقطار همراه شما میام گفتم چشم حاجی بیا بریم.رفتیم وضو گرفتیم منتطرما بود گفتم حاچی بریم نماز اومد.خلاصه تونمارخونه گمش کردیم.گفتیم شاید رفته توی قطار .ماهم رفتیم توی قطار.دیدیم نیس.خلاصه قطارحرکت کرد اونم جاموند:(( هم قطاریمون گفت شاید اومده.گفتم نه بابا اونکه بلد نبود جایی رو.خلاصه قطارو گشتیم نیافتیمش نشسیم افطاریمونم خلاصه کوفتمون شد.ناراختش بودیم.من بیشتر  چون قبول کرده بودم ببرم بیارمش:( خداخدا میکردم جانمونده باشه یا اگه مونده یه جوری بتونه بیاد:( خلاصه خوابیدیم.نماز صبح توی ایستگاه دیگه ای توقف کردیم.

رفتیم نمازخونه که دیدم پیرمرده داره نمازشو میبنده میخاسم یعنی...لااله الاالله...

گفتم حاجی کجایی سیدتو کشتن خخ .نه گفتم حاجی کجایی ما دنبالت میگردیم بابا.با خونسردی و قلبی آرام گفت:

من رفتم توی کوپه ی نوه هام

گفتم خسه نباشی حاجی.

صبح پسرش بچه بغل اومد توی کوپمون گفت کیک بابام اینجاس؟؟ واین حالتهای ما بود در اون لحظه:

 من:

سعید دوستم:

هم قطاریمون:

قطار:

کیک ها:

گفتیم والا بابات کیکش و خورد و رفت فقط یه جوراب( ) ازش اینجاس بخدا:)) گفت نه اشکال نداره بچه کیک دوس داره بوفه هم نداشت

خلاصه این قسمت اول خاطره مشهد من بود.ادامه ش هم در قسمت های بعد میگم....دی دی دید دی..( باحساس بخونید آهنگ فوتبالیستهاس خخخ)


راسی کلی عکس گرفتم و کلی هم حرف دارم اگه حوصله داشتین.میگم.

به همتونم سرمیزنم به زودی.ممنون محبتاتونم.

اینم از زایرین امام رضا ع که کنارضریح و کنار پنجره فولاد نامشون را بردم و اگه خدا قبول کنه به نیابت تک تک تون نماز زیارت خوندم.شاید و انشالله شمام به زودی برین و منم دعاکنین و به یادم باشین.میدونم یه دلیل اینکه دعوت شدم از دعای شما بود وفتی مطلبی برای امام مهربونی میذاشتم.

اسما رو بترتیب خاسی ننوشتم.کسی نگه من آخر بودم وسط بودما

مامان زهرا, بابا رضا,امیرحسین,محمدحسین,فاطمه

آرامش

مریم

صبا

غزل

فاطمه

نرگس

پری

فرناز

فریبا

بهار

فاطمه

محمدرضا

شکیب

علیرضا

حمید

فرزاد

علیرضا

منصوره

زهرا

ذهره

لاله

افسرسایبری موعود

مریم ،علی صفری

محمدرضارجبی

ابوعدنان

امین

میثم

جواد

فایزه

فایزه

حسنا

نرگس

مهندس آقاعمویی

و تمام لینک های وبلاگم

(إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ)

مبادا لیله القدرت سرآید 

گنه بر ناله ام افزون تر آید

 مبادا ماه تو پایان پذیرد

 ولی این بنده ات سامان نگیرد.


سلام.این مطلب باتنظیم قبلی وبه صورت خودکار ارسال شده.

ازتون التماس دعا دارم.انشالله امشب حرم اما رضا ع به یادتون خواهم بود.

دوباره صوت اذان و دوباره نقاره دوباره از همه دنیا چه ساده می گذرم

دوباره گنبد زرد و دوباره شوق حرم
دوباره بغض عجیب و منم که در به درم

دوباره ضامن آهو دوباره عشق رضا
دوباره بهر غلامی منم که در سفرم

دوباره پنجره فولاد و باز حس غریب
دوباره کفتر چاهی دوباره چشم ترم

دوباره سر به گریبان دوباره شوق رواق
دوباره شوق زیارت دوباره خون جگرم

دوباره گوشه ی دنجی نشسته ام ساکت
به زائـران شـما عاشـقانه می نگرم

دوباره صوت اذان و دوباره نقاره
دوباره از همه دنیا چه ساده می گذرم

دوباره بعد نمازم دلم به سوی شماست
اگر دلم نخریدی بگو کجا ببرم

دوباره گریه ام آقا دوباره روی سیاه
دوباره غرق تمنا برای یک نظرم
شاعر: دوست خوبم علی صفری

انشالله همین ماه عزیز بریم مشهد الزضا(ع)
التماس دعا

میلاد امام جواد ع مبارک

باب الجواد راه ورود به قلب توست....

حاجت رواست هرکه از این راه میرود.....

این بیت را خیلی دوس دارم.قبلا هم گذاشتمش.....