من از آن روز که در بند تو ام آزادم. . .

من از آن روز که در بند تو ام آزادم. . .

آزادترین فردی وقتی که نگی "ای کاش..."
من از آن روز که در بند تو ام آزادم. . .

من از آن روز که در بند تو ام آزادم. . .

آزادترین فردی وقتی که نگی "ای کاش..."

خاطرات ناصر خسرو 4

سلام به همه. تسلیت میگم ایام محرم را.ببخشین من این چندوقته سرم شلوغه کم میتونم بیام نت.

اگه فونت کوچیکه برای راحتی کلید Ctrl و + را بگیرین تا زوم کنه مرورگرتون.

یذره خاطره میگم.اول بگم که هیچیش این نیس که بگم من آدم خوبیم یا مومن یا مذهبی!!برعکس.من خیلیم مذهبی نیسم!! اینو به دلیلی میگم که....میگم دیگه چه کارداری خخخ.

پس امیدوارم فکرنکنید که میخام خودمو آدم پرفکتی نشونی بدم .آورین:) هرچی گفتم راس گفتم و از دلم گفتم.

خلاصه سفر ماه رمضون که مشهد بودم از امام رضا ع فقط برای خودم یه حاجت خواستم.ولی برای همتون هرچی گفته بودین خواسم....

شکرخدا امام رئوف ع بازهم مهربونیشو بمن بدترین نشون داد و خودش اینبارهم بی اونکه اراده ای کرده باشم دعوتم کرد و تا حرم نرسیده بودم باورم نمیشد...همش دلشوره داشتم میگفتم نکنه نرسم اونجااا:(

ولی شکرخدا آقا مهمون دعوت کنه خودش هواشو داره.

حالا اصن چی شد من رفتم؟! شب عیدغدیر پسرخاله م زنگ زد گفت بیا بریم مشهد میای؟؟گفتم من الان اوضاع مالی خوبی ندارم ولی خیلی دلم میخاد بیام!گفت خرجی نداره!تقریبا یک سوم کاروانایی بود که توی شهرما میبرن!گفتم باشه میام.خلاصه پسرخاله م و دوتا داداشام هم نوشته بودن اسمشونو.یعنی 5نفرشدیم!شب اس داد که کنسل شده 4 نفر میشه بیان!خب من که میخاسم برم ولی گفتم من تازه مشهد بودم شما برید!خلاصه روز عیدغدیرهم گفت بذارمن ببینم چ میکنم!!راسش خیلی دلم گرفت گفتم من تو نمیخام برام کاری کنه،امام رضا بخاد خودش درس میکنه البته شاید تووسیله ش باشی!(تو دلم گفتم وگرنه قهر میکرد هه) خلاصه گفتم امام رضا من صبح تالا دلخوشم میام دوباره ب این زودی تو دلت میاد منو دلخوش کنی بعد حالمو بگیری ؟؟ من ک سرگرم زندگیم بودم، دوباره هوات افتاده سرم هوای حرمت...هوای ضریحت.....   به بقیه مطلب برید برای خواندن خاطرات...

ادامه مطلب ...

که سلطانی عالم را طفیل عشق می‌بینم...

جهان فانی و باقی فدای شاهد و ساقی
که سلطانی عالم را طفیل عشق می‌بینم
شب رحلت هم از بستر روم در قصر حورالعین
اگر در وقت جان دادن تو باشی شمع بالینم
 


سلام به همه دوستان عزیز

جای شما خالی قسمت شد و دوباره امام رئوف مارا طلبید..." ...".وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ...""و از جایی که گمانش را ندارد روزی اش می دهد"

البته من مصداق اول این آیه نیسم که نیاوردم.

خلاصه جای شما همگی سبز. به یاد همتون بودم.تک تکتون.و اگه قبول باشه نماز زیارت و دعاهم براتون خوندم.

یه عالمه هم خاطره دارم که شنیدنیه هه.ولی روز آخریه مشهد خیلی سرد بود سرماخوردم بشدت.که 5شنبه تالا که اومدیم نرفتم بیرون هنوز!

میام و به همتون سرمیزنم.ممنون از لطف همتون.نظراتتونم جواب خواهم داد.

مخلصیم

التماس دعا

دارم به سوی پنجره فولاد می روم....

دارد زیارت تو ثواب هزار حج

"جانم فدای نام تو یا ثامن الحجج"

آقا قرار شاه و گدا یادتان  که هست؟!

مشهد،حرم،ورودیِ باب الجوادتان


پ.ن:سلام به همه ی دوستان گلم

عیدتون مبارک باشه.

فرصت نشد نظراتتون را جواب بدم و بیام وبتون.شرمنده.آخه یهو شد.پنجشنبه صبح قرارشد که جمعه ظهر راهی مشهد بشیم.حالا برگردم تعریف میکنم.دسترسیی به نت هم نداشتم تاالان.البته باورکنید اومدم وب همه اونایی که نظر  گذاشته بودن ولی بلاگفا مشکل داشت و این  پیغام رو میداد  که عکسشو گذاشتم  (آدرس بالاروهم تارکردم نگین وب من نیومدی هه)

به هرحال.

حتما به یادتون خواهم بود.

ملتمس دعای خیرتون هسیم.

این عکس هم از سفرمشهد تابستون هست.

عید بزرگ غدیر مبارررررک

مرا آب و گل از خم غدیر است

وجودم از ولایت ناگزیر است

سری دارم که بر دامان زهراست

دلی دارم که در بند امیر است

امیرالمۆمنین علی علیه ‏السلام (در خطبه روز عید غدیر) فـرمـود:

وقتى که به همدیگر رسیدید همراه سلام، مصافحه کنید، و در این روز به یکدیگر هدیه بدهید،

این سخنان را هر که بود و شنید، به آن که نبود برساند،

توانگر به سراغ مستمند برود، و قدرتمند به یارى ضعیف، پیامبر مرا به این چیزها امر کرده است.

(وسائل الشیعه 7: 327)


سلام.عیدتون مبارک.دعاای خیرتون برسد انشالله.خیلی التماس دعااااااااااا.

میام به زودی.

امیدوارم فراموش نکرده باشین مارو.به قول نیما: گرم یادآوری یانه ،من از یادت نمی کاهم ، تو را من چشـــم در راهــم

این مطلب برای ساعت22روزچهارشنبه1آبان برنامه ریزی شده.

ز اشک دیده نوشتم هزار نامه برایت.

من پیر شدم، دیر رسیدى، خبرى نیست 
مانند من آسیمه سر و دربدرى نیست 

بسیار براى تو نوشتم غم خود را
بسیار مرا نامه، ولى نامه برى نیست  

یک عمر قفس بست مسیر نفسم را
حالا که درى هست مرا بال و پرى نیست 

حالا که مقدر شده آرام بگیرم
سیلاب مرا برده و از من اثرى نیست 

بگذار که درها همگى بسته بمانند
وقتى که نگاهى نگران پشت درى نیست 

بگذار تبر بر کمرِ شاخه بکوبد
وقتى که بهار آمد و او را ثمرى نیست 

تلخ است مرا بودن و تلخ است مرا عمر 
در شهر به جز مرگ متاع دگرى نیست


ناصر حامدی
* عنوان از بیت: ز اشک دیده نوشتم هزار نامه برایت...مگر که نامه بیچارگان جواب ندارد؟
پ.ن:دیگه به احتمال زیاد مدتی طولانی نسبتا نیسم.البته یه مطلب برای عیدغدیر مولامون علی(ع) گذاشتم اتوماتیک آپ میشه.
التماس دعای خیرتون.

یا ستار...

امیرالمومنین امام علی علیه‌السلام به هنگام تلاوت آیه 6 سوره انفطار (ای انسان چه چیز تو را در برابر پروردگار کریمت مغرور ساخته است) فرمود:


پس سستى دل را با استقامت درمان کن، و خواب زدگى چشمانت را با بیدارى از میان بردار، و اطاعت خدا را بپذیر، و با یاد خدا انس گیر، و یاد آر که تو از خدا روى گردانى و در همان لحظه او روى به تو دارد، و تو را به عفو خویش مى‏‌خواند، و با کرم خویش مى‏‌پوشاند در حالى که تو از خدا بریده به غیر او توجّه دارى پس چه نیرومند و بزرگوار است خدا و چه ناتوان و بى مقدارى تو، که بر عصیان او جرأت دارى، در حالى که تو را در پرتو نعمت خود قرار داده، و در سایه رحمت او آرمیده‌‏اى، نه بخشش خود را از تو گرفته،و نه پرده اسرار تو را دریده است.


یادمان داده بودند، کظم غیظ داشته باشیم!

یادمان داده بودند، کظم غیظ داشته باشیم!

شاگردان خوبی نبودیم!

کظم الغیظ را که یاد نگرفتیم، اما عوض‏ش گاهی خوب کظم العشق و کظم الکلام را تمرین کردیم!

کاش هنوزم همه رو ۱۰ تا دوست داشتیم...(I)

بچه که بودیم چه دل های بزرگی داشتیم 
اکنون که بزرگیم چه دلتنگیم 

کاش دلهامون به بزرگی بچگی بود 
کاش همان کودکی بودیم که حرفهایش 
را از نگاهش می توان خواند 

برو عشق از خدا آموز، که من دل را بر او بستم

برو راه وفا آموز، که من بار سفر بستم

دگر اینجا نمی مانم، رهایی از وفا جستم

برو عشق از خدا آموز، که من دل را بر او بستم

نمیخواهم تو را دیگر، بدان از دام تو رستم


پ/ن:عکس از خانم سحرمنصوری،خیابان ولی عصر تهران

پ/ن:بشنوید از اینجا باصدای شهرام شکوهی.

عید هرکس آن مهی باشد که او قربان اوست...

خویش فربه می‌نماییم از پی قربان عید

کان قصاب عاشقان بس خوب و زیبا می‌کشد

و باز هم مولانا میگه:

مست و پریشان توام موقوف فرمان توام
اسحاق قربان توام این عید قربانی است این

پ.ن:بیا تا عاشقی از سر بگیریم/ جهان خاک را در زر بگیریم/بیا تا نوبهار عشق باشیم/نسیم از مشک و از عنبر بگیریم(مولانا)

امیدوارم این عید قربان عید قربانی نفس باشد برایمان.انشالله.التماس دعا

پ.ن2:همه اشعار این پست وعکس،از مولاناست.