من از آن روز که در بند تو ام آزادم. . .

من از آن روز که در بند تو ام آزادم. . .

آزادترین فردی وقتی که نگی "ای کاش..."
من از آن روز که در بند تو ام آزادم. . .

من از آن روز که در بند تو ام آزادم. . .

آزادترین فردی وقتی که نگی "ای کاش..."

به پایان رسیدیم اما نکردیم آغاز، فرو ریخت پرها نکردیم پرواز.

برقی از منزل لیلی بدرخشید 
 وه که با خرمن ِ مجنون ِ دل افگار چه کرد..
حافظ

غبار راه گشتم، سرمه گشتم.......

شنیدم َت
که نظر می‌کنی
به حال ضعیفان

تَبم گرفت
و دلم خوش
به انتظارِ عیادت 



غبار راه گشتم، سرمه گشتم، توتیا گشتم
به چندین رنگ گشتم، تا به چشمت آشنا گشتم

بر درخت زنده بی برگی چه غم؟ وای بر احوالِ برگِ بی درخت...

بر دوستانِ رفته
چه افسوس می خوریم
ما خود مگر قرار اقامت نهاده ایم؟!



صائب تبریزی

ای کاش «تو» باران بودی،

ای کاش
«تو»
باران بودی،
گاه و بی گاه
به من
سر می زدی،

می آمدی
و به دنیایم
رنــگ دیگر می زدی!


آقا حرم الله شده دلهامان در هر دل بی تاب ضریحی داری....


تا روز ابد سلطنتت زنده و جاوید

تا کور شود چشم هر آنکه نتوان دید

****

بر پای کریم چه کسی سر بگذاریم

ما غیر نگاه تو پناهی که نداریم

بخشی ازشعرمیلاد یعقوبی

جگرم در دل تشت است و همه می بینند

که چه آورده غم کوچه و سیلی سر من

کی رود یاد من آن روز که آن شوم پلید
بست در کوچه غم راه من و مادر من

مادر از ضربت سیلی چو گل افتاد به خاک
از همان لحظه شکسته همه بال و پر من


بخشی از شعر سیدمحمدجوادی
پ نوشت:
امروز دلم هوای حسن(ع)کرد. یاد آن لحظه که دستش در دستان مادر بود در کوچه"مادر از ضربت سیلی چو گل افتاد به خاک..." و یاد غربتش....
پ نوشت2: یه عکس سه بعدی هم از بقیع و مسجد النبی گذاشتم تا دلتان هوایی شود.التماس دعا.فایل را دانلود کنید حجمش3مگ هس کمه.بعد روی کامپیوترتون اجراش کنید.
راسی اگه دوست داشتین ب این وب هم سربزنید و طومار ثبت جهانی بقیع در یونسکو را امضا کنید.


تصویربقیع 


تصویرمسجدالنبی

آسمان بی ‌حوصله، حجمِ هوا ابری ست...

ناودان‌ها شرشر باران بی‌ صبری ست
آسمان بی ‌حوصله، حجمِ هوا ابری ست...


کفش‌هایی منتظر در چارچوب در
کوله‌ باری مختصر لبریز بی صبری ست

پشت شیشه می‌تپد پیشانی یک مرد
در تب دردی که مثل زندگی جبری ست

و سرانگشتی به روی شیشه‌های مات
بار دیگر می‌نویسد: «خانه‌ام ابری ست»

قیصر امین پور

بازآی و بر چشمم نشین ای دلستان نازنین....

من مانده‌ام مهجور از او 
بیچاره و رنجور از او  

گویی که نیشی دور از او 
در استخوانم می‌رود...


شعر کامل در اینجا(گنجور)

دویدیم و به جایی نرسیدیم!

چون
اشک
دویدیم
و
به
جایی
نرسیدیم!
بیدل دهلوی

دهان ِپنجره ها باز مانده است ...




دیروز
عبور ِتو در کوچه ها وزید
و هنوز،
دهان ِپنجره ها باز مانده است ...

ابوالفضل پاشا

روزهای شلوغ...


بهار نیست، زمستان پس از زمستان است
که خود به هم زده تقویم من، توالی را

حسین منزوی