من از آن روز که در بند تو ام آزادم. . .

من از آن روز که در بند تو ام آزادم. . .

آزادترین فردی وقتی که نگی "ای کاش..."
من از آن روز که در بند تو ام آزادم. . .

من از آن روز که در بند تو ام آزادم. . .

آزادترین فردی وقتی که نگی "ای کاش..."

شیخ پیمانه شکن توبه به ما تلقین کرد آه از این توبه و پیمانه که بشکست به هم


داد چشمان تو در کشتن من دست به هم

فتنه برخاست چو بنشست دو بد مست به هم... 


وصال شیرازی

ادامه مطلب ...

دی گفت طبیب از سرِ حسرت، چو مرا دید هیهات!

ماریا ،
 اگر صاحبخونه ها بدونن
پنجره ها چقدر ارزش دارند،
 شاید اجاره هاشونو چند برابر بکنند...

حسین پناهی...

عنوان از حضرت حافظ:
دی گفت طبیب از سرِ حسرت، چو مرا دید هیهات! که رنجِ تو زقانونِ شفا رفت ...

دمار از من برآوردی نمی‌گویی برآوردم؟!

فرورفت از غمِ عشقت
دمم
دم می‌دهی
تا کی؟!



دمار از من برآوردی نمی‌گویی برآوردم؟!


حافظ

آنجا که از آن ساده گذشتی از من

روزی خودم را
به کوچه‌باغ ِ یادت
می‌آورم

آنجا که از آن
ساده گذشتی
از من

بی آنکه خواسته باشی

بی آنکه خواسته باشی
پیامبری هستی

و معجزه ات تنها
تصویر کوچکی است در قاب پنجره ام.



تصویر دختــری که هنوز
شیطنتش،
قاصدکی کوچک را تا پیچ کوچه دنبال می کند
و گیسوانش در باد
سرچشمه تمام رودهایِ زمین است.

بی عمر زنده‌ام من و این بس عجب مدار

گفتی که
رفته رفته چو عمر
آیمت به سر

عمرم زدیر آمدنت
رفته رفته رفتــــ....

عنوان از حافظ:
بی عمر زنده‌ام من و این بس عجب مدار  روز فراق را که نهد در شمار عمر؟!

مهربانی مثل پدر....

من،
شانه های ِ تو را می خواهم و 
خیابان های ِ خواب هایم را...

در ســــتایش چشــــمهایــت
شــعری نمی توان گفت
خاضـــعانه
تنــها بــاید
تماشـــا کــرد
مســت شد
رهــا شد!!! 

هرگز شب را باور نکردم


نه !

هرگز شب را باور نکردم

چرا که در فراسوی دهلیزش 

به امید دریچه ای 

دل بسته بودم


ا. بامداد