من از آن روز که در بند تو ام آزادم. . .

من از آن روز که در بند تو ام آزادم. . .

آزادترین فردی وقتی که نگی "ای کاش..."
من از آن روز که در بند تو ام آزادم. . .

من از آن روز که در بند تو ام آزادم. . .

آزادترین فردی وقتی که نگی "ای کاش..."

زلف ِ هندوی تو در تابست و مارا تاب نیست


هـــــــمین که عشق بـاشد
آن هـــــــم در حوالی "تو" 
هر چقـــــــدر هم که زمستان باشد
بـــــهاری ترین هوا سهم من است . . .!!!

عنوان:خواجوی کرمانی  زلف ِ هندوی تو در تابست و مارا تاب نیست / چشم ِ جادوی تو در خوابست و ما را خواب نیست

ساعت‌های ِ بارانیِ خیابانی که با هم قدم نزدیم...

چه قدر خیابان که با هم نرفتیم
چه قدر پیاده رو که با هم قدم نزدیم
چه قدر من که بی تو خیال کرد زنده است...

عنوان از:سیدمحمد مرکبیان