من از آن روز که در بند تو ام آزادم. . .

من از آن روز که در بند تو ام آزادم. . .

آزادترین فردی وقتی که نگی "ای کاش..."
من از آن روز که در بند تو ام آزادم. . .

من از آن روز که در بند تو ام آزادم. . .

آزادترین فردی وقتی که نگی "ای کاش..."

همه درد دنیا یه شب درد من نیست

باز یه بغضی گلومو گرفته

باز همون حس دردِ جدایی

من امروز کجام و تو امروز کجایی؟

حالِ تو بدتر از حالِ من نیست

پُشت این گریه خالی شدن نیست

همه درد دنیا یه شب درد من نیست


تو از قبله ی من ،گرفتی خدا رو

کجایی ببینی یه شب حالِ ما رو

فقط حال من نیست که غرق عذابِ

ببین حال مردم مثِ من خرابِ کجایی؟

باز یه بغضی گلومو گرفته

باز همون حسِّ درد جدایی

من امروز کجام و تو امروز کجایی؟

پ.ن1:دوعکس رو مناسب دیدم.البته خودم درست کردم(غمپوز)!!

از اینجا بشنوید"کجایی"باصدای احسان خواجه امیــری

پ.ن:سلام.امیدوارم خوب باشین.به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقیست:))

خب کم کم وبلاگ منم به آخر راه رسیده.به قول شاعر"هیچ راهی به هیچ مقصدی ختم نمیشود فقط  راه ها از یک جایی به بعد تمام میشوند همین فقط چندتا مطلبی مونده که بذارم ودلم نمیاد بدون اونا برم.و یه وعده داده بودم از عکس ها و خاطرات مشهدم که خیلی دلم میخاد اونارو هم بگم. خلاصه گفتم که بعد نگین یهو رفتی.حالا چندصباحی هسیم هنوز مزاحمتون. واینکه اصن بحث لوس بازی نیست که بخوام کسی رو ناراحت کنم(چه حرفا:)) )

یاعلی

برفی سنگین نشست؛ درختی زیبا شد، درختی شکست!


بی هوا این بیت می آید در ذهنم:

عمری دگر بباید
بعد از وفات ما را
کاین عمر طی نمودیم
اندر امیدواری...
فکر میکنم، چیزی باید بیاید و حال و روزمان را سپید و روشن کند... 
این سیاهی ها... آه از این سیاهی ها...
دلمان گرفته،شاید از گرمای زیاد است.گاهی باید سرد بود.مثل برف.

پ.ن:داشتم آرشیو معروف عکسهایم را مرور میکردم خوردم به این عکس،باحس و حالمان جور آمد.حس وحالمان سرد بود.این بیت سردترش کرد.
واقعا این بیت"عمری دگر ببایدبعد از وفات ما را،کاین عمر طی نمودیم،اندر امیدواری..." وصف حالم است.یعنی شاه بیتی بود برایم.به طوری کلی درس عبرتی ست برایم. برای شما کاش نباشد.یاعلی