من از آن روز که در بند تو ام آزادم. . .

من از آن روز که در بند تو ام آزادم. . .

آزادترین فردی وقتی که نگی "ای کاش..."
من از آن روز که در بند تو ام آزادم. . .

من از آن روز که در بند تو ام آزادم. . .

آزادترین فردی وقتی که نگی "ای کاش..."

محرم و قریه ی ما...


سلام به همه دوستان عزیز

حال شما؟

اگر از حال من پرسی....

خب به هرحال.شکرخدا. من کم میام چون شنبه تا دوشنبه سرکارم وقتیم اومدم دیگه فقط میافتم و خواب...

سه شنبه تا5شنبه هم تاشب دانشگاهم...کلا دیگه جس و حالی نمیمونه برای نت......

خب نبود ماهم که حس نمیشه.خداروشکر.بگذریم...

عزاداری هاتون قبول انشالله. ما هرجا رفتیم به یادتون بودیم....

تاسوعا عاشورا طبق روال هرساله من رفته بودم به قول بچه ها دهات خودمون! خیلیم خوبه.جای شماخالی.حالا یه سری رسم و رسوم دارن میگم.

روزتاسوعا که آش حلیم میپزن اول صبح همه میگرن...بعدش زیارت عاشورا و دعا....تا ساعت9 دسته زنجیرزنی برمیدارن...

روستای ما دوتا امام زاده داره .یعنی دوتا زیارت و سه تا امام زاده.دوتاشون فرزندان امام حسن مجتبی ع هستن و یکیشون هم فرزنده حضرت زینب س که بهشون علی زینبی هم میگن.خلاصه از امام زاده کنارحسینه به سمت زیارتها دسته برمیدارن....ظهرهم وقت نماز برمیگردن و بعدنماز ناهار هم میخورن هییت... بعد عصرهم همینطور....

روز عاشورا یذره فرق داره...ظهر بعدناهار نخل را برمیدارن که قدمت زیادی داره.....نخل هم سنت هایی داره....مثلا چندتا پایه داره و هر پایه ش یه نفری قدیم بانی اون بوده و به بچه هاش ارث رسیده... یه پایه های نخل هم از پدربزرگ خدابیامورزه من بوده....ولی خب من حس ریاست یا ارثی بهش ندارم اخه بعضی ها سر رفتن زیرنخل و نخل برداری تعصباتی دارن...ولی من میگم این مال امام حسین ع هس و فرق نداره کی بره پایه ش رو بگیره... مادربزرگم میگفت توهم برو پایه نخل رو بگیر ...یه سال رفتم ازبس گفت....دیگه نرفتم!!له شدم!!الان خوبم نگران نشین تورخداامسال که اصن نشد چون کمک فیلم بردار هییت عکس میگرفتم...خیلی عکس گرفتم و چندتاشو گذاشتم شماهم ببینید..بازهم اگه حسش بود میذارم...

خلاصه نخل رو میذارن کنار زیارت....هیت روستای کناری ظهر میان و ما ازشون استقبال میکنیم...اونا زیارت ندارن...میان باهم دسته برمیداریم فقط هم روز عاشورا....خلاصه خیلی قضیه داره خوده این هم...خلاصه بعد از این ما اونارو بدرقه میکنیم برن...

بعد میاییم نخل رو برمیداریم به سمت زیارت دیگه... و بعد میاریمش سرجاش...این نمادی از تابوت ارباب بی کفن هست...

عکساشو گذاشتم.خلاصه گفتم خیلی...راسی این عکسه دخترخانمی که گرفتم خیلی قشنگه...اصن نفهمیدم آخرش بچه ی کی بودش.خدا حفظش کنه برا پدرمادرش...شما کدوم عکسو میپسندین؟! 

ادامه مطلب ...

شکر خدا که درد مرا نامتان دواست...

دل را به بال شال عزا بسته ام مگر  
یک شب ببینمش که روی گنبد طلاست

 


شعرکامل در ادامه مطلب.شعر از حسن لطفی.

التماس دعا

ادامه مطلب ...

نام حسین صد مرده زنده می کند...

اصلا حسین ع جنس غمش فرق می کند

این عشق،پیچ و خمش فرق می کند...


سلام.عزاداری هاتون قبول حق.

ماراهم از دعای خیرتون فراموش نکنید.

چندوقتی بود خاسم بگم اینو نشد،ولی چ خوب بود ازهم خبر میگرفتیم بیشتر.

از دوستایی که بودن و نیستن، یه خبر میگرفتیم حداقل میگفتیم فلانی توکجایی،نیسی؟! مشکلی پیش اومده برات؟!

یک ماهی میشه یه دوستای وبلاگی مون برادرعزیزشون رو از دست دادن و من خبر داشتم ونگفتم.خیلی سوگ سختی بوده.مخصوصا برای یه خواهر! خدایش بیامرزد.انشالله در این شبهای عزیز سر سفره ی امام حسین ع باشن و انشالله خدا به خودشون و پدر ومادر وخانواده شون صبر عطا کنه. هرکدومتون میتونین لطف کنید یه فاتحه و صلوات براشون بخونید

التماس دعا